ایران همانند ژاپن به عنوان سرزمینی لرزهخیز در دنیا شناخته شده است. با این وجود نحوه مواجهه ایران و ژاپن با زلزله کاملا تفاوت دارد و همین تفاوت سبب شده تا زلزلههای مهیب ژاپن کمترین تلفات انسانی را داشته باشند ولی لرزشهای نسبتاً قوی در ایران بدون تلفات جانی یا مالی نباشد. وجود گسلهای فراوان در اقصا نقاط کشور و ساخت دهها هزار واحد مسکونی، خدماتی و عمومی در جوار این گسلها میتواند هر لحظه برای ایران یک خطر جدی باشد. لرزش گسلهای ایران قادر است هرگونه بنای اطراف خود را با خطر ویرانی مواجه کند و این مساله مهمی است که ضرورت توجه ویژه مسئولان را در مواجهه با این مخاطره طبیعی، صدچندان میکند.
اگرچه در دولتهای مختلف، ایران به منظور مواجهه با مخاطرات، اقداماتی را انجام داده است اما به نظر میرسد این اقدامات آنطور که شایسته و بایسته است موثر نیفتاده و هنوز راه طولانی برای تابآور کردن شهرها در برابر زلزله، پیشروی تصمیمگیران و تصمیمسازان قرار دارد.
در اولین گام و در سال ۹۵ با پژوهشی که مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به پیشنهاد و سفارش معاونت معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی و با همکاری مرکز مدیریت بحران کشور انجام داد، گسلهای ۲۲ منطقه تهران به عنوان نمونه شناسایی، مصوب و اعلام عمومی شد. بعد از آن نیز گسلهای برخی از کلانشهرها همچون البرز، تبریز و کرمان نیز در دستور کار قرار گرفت و مطالعاتی که در این رابطه از سالهای پیش آغاز شد همانند شهر تهران اعلام عمومی شدند.
به دنبال آن، طی مذاکرات و پیگیریهایی که وزارت راه و شهرسازی با شهرداری تهران داشت، شهرداری تهران به منظور جلوگیری از ساخت و ساز بیشتر بر روی مناطق، مجوز دادن پروانه ساخت را بر روی پهنه های اصلی گسل زلزله ممنوع اعلام کرد.
با وجود تمامی محدودیتهایی که بر روی کاغذ به ثبت رسیدند و همچنین تبیین و تصویب سیاستگذاریها، اما هنوز شهرهای کشور با مخاطره زلزله روبهرو هستند و تابآوری لازم را در این رابطه ندارند. زلزله هنوز هم از نظر اقتصادی ضربات فراوانی را به ساختمانها، شهرها و روستاهای کشور وارد میآورد و ایران هنوز برای مواجهه با این مخاطره طبیعی آمادگیهای اولیه را کسب نکرده است. هنوز در کلانشهری همچون تهران و به تبع آن سایر کلانشهرهای کشور به دلیل قرار گرفتن ساختمانهای بلندمرتبه بر روی گسلها و بی توجهی به بافتهای مرکزی شهرها و تبدیل آنها به بافتهای ناکارآمد، مواجهه با زلزله بلا محسوب میشود و نه نعمت خداوندی که از آن جوشش چشمهها و آبهای زیرزمینی ایجاد میشود.
اما راهکار چیست؟ به واقع شاید بتوان راهکارهای مقابله با مخاطره زلزله را مقاومسازی ساختمانهای موجود به ویژه ساختمانهایی که بر روی گسلهای اصلی و میانی ایجاد شدهاند، دانست. مقاومسازی به همراه انتخاب مصالح استاندارد و نظارت جدی بر انتخاب مصالح استاندار همراه با طراحی و انتخاب مکانی مناسب برای ساخت و ساز میتواند گامی موثر در راستای مواجهه با زلزله باشد.
به دنبال آن و در بازهای یک تا دو دههای میتوان ساختمانهای موجود بر روی گسلها را از ساختمانها و سکنه خالی کرد و با تبدیل زمینهای واقع بر روی گسلها به مراکز خدماتی کم جمعیت نظیر فضاهای سبز علاوه بر ایجاد ریههای تنفسی برای شهرها، آسیبهای ناشی از زلزله را به حداقل ممکن رساند که در این راه حمایت دولت و همراهی شهرداریها، میتواند موثر باشد.
در صورت وجود عزم جدی در دولت و همراهی سایر دستگاهها برای مواجهه با مخاطره زلزله دو هدف عمده محقق خواهد شد. در وهله نخست، در میانمدت و بلندمدت صرفه اقتصادی ایجاد و جان و مال شهروندان حفظ میشود که اینکار با ایجاد اعتماد عمومی نیز همراه است. از سویی دیگر، مشارکت بخش خصوصی و سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در بافتهای میانی و ناکارآمد شهرها برای ساخت و ساز قوت میگیرد. در این صورت میتوان در اراضی دوردست از گسلها و در بافت میانی و مرکزی شهرها که هم اکنون در بیشتر شهرها به بافتهای ناکارآمد تبدیل شدهاند، در قالب احیای بافتهای ناکارآمد شهری، ساخت و ساز را رونق داد.
*مژده نوروزی خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی